مردمشناسان سه کارکرد مهم برای مناسک دینی قائل میشوند:
- به تصویرکشیدن رویدادهای مهم برای آن دین
مراسم تعزیه یا روضهخوانی مثالهای بارز این کارکرد مناسک برای شیعیان هستند.
- امید اثرگذاشتن بر ارادة نیرو یا نیروهای ماورایی.
مثل مراسم دعا، قربانی، نذر، و غیره
چرخة زندگی از تولد تا مرگ
«مناسک گذار» (Rites of Passage) مراسمی هستند که هنگام خارج شدن فرد از مرحلهای از زندگی و وارد شدنش به مرحلهای دیگر برگزار میشوند؛ مثلا جشن تولد، نامگذاری و ولیمة نوزاد، ختنهسوران، مراسم ازدواج، مراسم ختم یا چهلم یا سالگرد، جشن تکلیف، و غیره. این مناسک نه تنها نوعی اعلام جایگاه اجتماعی جدید فرد به سایر اعضای اجتماع هستند بلکه کنار آمدن با وضعیت جدید را از نظر روانی برای خود فرد و/یا اطرافیان او آسانتر میکنند. هر فرهنگ مراحل زندگی را به گونهای تعریف میکند؛ در برخی فرهنگها وارد شدن به سن پیری مرحلهایست که باید با اجرای مراسمی به رسمیت شناختهشود؛ در برخی فرهنگها دنداندرآوردن کودک مرحلة مهمیست؛ در برخی دیگر روز چهلم بعد از فوت؛ و.... اینکه چه مراحلی از زندگی در هر فرهنگ مهم شمرده میشود و چه مراسمی برای شروع یا پایان این مراحل برگزار میشود بازتابی از ارزش و باورهای هر جامعه است.
مثالهای جالبی از مناسک گذار: مثلا در گیلان وقتی زن از بارداری خود مطلع میشود، خانوادهاش دوستان و بستگان را به صرف عصرانه (آش ترش و ماهی شور) دعوت میکنند. یامراسم «شبِ شِش» نوزاد نزد مهاجرین آذربایجان شوروی در ایران که طی آن مادربزرگ خانواده در بهترین و بالاترین نقطة اتاق مینشیند و یکی یک سنجاق قفلی به همة مهمانان حاضر میدهد؛ او پس از خواندن دعا سنجاق قفلی خود را به لباس نوزاد وصل میکند و نوزاد را به نفر بعدی میسپارد، نفر بعدی هم سنجاق خود را به سنجاق قبلی وصل میکند و به همین ترتیب نوزاد دست به دست دور اتاق گرداندهمیشود و همه با وصل کردن سنجاق به او خوشآمد میگویند. درترکمنهای ایران در روزهای هفتم، سیام، چهلم، شصتم، نودم، صدو بیستم، صدوپنجاهم، صدوهشتادم، دویستودهم، دویستوچهلم، دویستوهفتادم، و سالروز مرگ بستگانشان خیرات میکنند. مناسک گذار به سن پیری در میان ترکمنها که وقتی یک ترکمن به 63 سالگی (سن پیامبر اسلام (ص) در هنگام وفات) میرسد برای او آبگوشتی به نام آقاآش تهیه میشود و مهمانان دعوتشده به جشن برای این فرد هدیه میآورند. در بعضی نقاط ایران نوزاد را در شب اول تولد در کوچه و بازار میگردانند تا بعد اگر کسی بر او وارد شد عیبی نداشتهباشد. در مراسم ختم در شهرستان شهرضا از توابع اصفهان آمده که در روز سوم پس از فوت چند تکه از لباسهای متوفی را از خانه بیرون میبرند و به افراد نیازمند میدهند؛ در همین روز سه دیس عدسپلو به نیت میت خیرات میشود. خ جشن «دندانفشان» یا «گازفروشان» در گیلان نوشتهاند که وقتی اولین دندان کودک درمیآید برگزار میشود و طی آن والدین و دیگر بستگان به نوبت مشتی دانة بوداده برنج، گندم، نخود، لوبیا، یا عدس بر سر کودک میپاشند و در پایان مراسم بستگانی که دندانهای خوب دارند از آن دانههای بوداده میخورند. در برخی مناطق گیلان از این دانهها آشی تهیه میشود که با آن از مهمانان پذیرایی میکنند؛ گاهی در پایان مراسم، بستههای کوچک از برنج و سایر دانهها تهیه میکنند و به عنوان شیرینی دنداندرآوردن کودک بین اقوام و همسایگان تقسیم میکنند. در بخشی از این مراسم، سفرهای پیرامون کودک پهن میکنند و اشیاء مختلفی چون قیچی، سوزن، خودکار، دفتر، آینه، و ... را که هر کدام نشانة یکی از مشاغل است به شکل خاصی در سفره میچینند؛ در پایان مراسم کودک هدایت و ترغیب میشود که یکی از اشیاء را بردارد و معتقدند که به این ترتیب شغل آیندة کودک رقم میخورد. در یکی از شهرستانهای ایران دختر در آخرین روزهای مجردیاش هر روز ناهار منزل یکی از بستگان دعوت دارد و در آخر هر کدام از این میهمانیهای زنانه از میزبان هدیهای دریافت میکند که در جهیزیة او قرار میگیرد. مناسک گذار و معناها و کارکردهای آنها همواره یکی از حوزههای مطالعاتی مهم در مردمشناسی بودهاست.
نظرات شما عزیزان: